هستي مامان وبابا آرمينا هستي مامان وبابا آرمينا ، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره

♥♥♥آرمينا جونمي♥♥♥

بازم مريضي.....

  آرمينا 1 سال و 1 ماه و 25 روز     چهار روزي ميشه كه سرما خوردي نميدونم از كجا و چطوري.   آخه   خيلي مواظب بودم     ولي فكر كنم از پرهام (پسر دوستمون كه 1 ماه ازت كوچيكتره و  تازه   همسايمون شده )گرفته باشي آخه چند روز پيش رفتيم خونشون و يكم سرما خورده بود پستونكش رو كه توي دهنش بود گذاشتي توي   دهنت كه تا ديدمت ازت گرفتمش احتمالا همون بوده . راستي عمه از روز چهارشنبه خونمون هستند و الان هم توي اتاق   عمله يه مشكل داشت كه ترجيح داد اينجا كه دكترهاش بهتر هستند   ...
30 شهريور 1392

14 ماهگي فندق مامان

آرمينا عسلي 1سال و 1 ماه و 20روزه   عزيزم اول ميخوام يكم از كارات واست بگم .   اينقدر خانوم شدي كه معني همه حرفام رو متوجه ميشي خيلي هم   حرف گوش كن هستي وقتي ميگم به چيزي دست نزن خيلي خوب گوش ميكني.   ميگم آرمينا بريم ددر.دوتا دستت رو مياري بالا و باي باي ميكني.   ميگم بريم لباست رو عوض كنم .لباست رو نشونم ميدي. ميگم آرمينا لباست كو؟لباست رو ميگري دستت و نشونم ميدي. كفشات رو كه ميبيني ميچسبوني به پات و ميخواي پات كني . گل سرم رو ميزاري روي سرت يعني اينكه ميدوني جاش روي   موهاس.      ...
24 شهريور 1392

عروسي عمو

  پرنسس  كوچولوي ماماني         عروسي عمو 16 شهريور ماه بود. واي اگه بگم توي عروسي چكار ميكردي .خيلي خوشحال بودي و   همش نانا ميكردي. خيلي حيف شد خيلي دوست داشتم كه راه ميرفتي اونوقت خيلي   جيگر تر ميشدي .همه عاشق لباست شده بودن و ميگفتن كه خيلي   خوشكل شده و بهت مياد منم ..... هيچ عكسي از حنابندان نشد كه ازت بگيرم آخه هوا خيلي گرم بود و   اذيت شديم . فدات بشم كه با وجود گرمي هوا اصلا مامان رو اذيت نكردي همون   شب تو اوج گرم...
22 شهريور 1392

ماهي كه گذشت......

    آرمينا جونم ا سال و ا ماه و 14روزه   توي آخرين پست گفتم كه 1 ماهي نيستيم .يه هفته كه شمال بوديم   .بعد از اون با خاله و مامان جون رفتيم دزفول و 15 كه عروسي عمو بود   و يكشنبه برگشتيم خونه .   حالا از اول واست تعريف ميكنم . همانطور كه گفتم يك هفته كلاردشت بوديم. خاله مرضيه و خاله مهسا و مامان جون و سه تا از دايي هاي خودم   وخاله خودم همسفر هامون بودن. 23 نفر بوديم سفر خوبي بود.    هوا خيلي سرد بود و بيشتر مه بود يه روزش رو رفتيم درياي نمك   آبرود كه خيلي خوش گذ...
19 شهريور 1392
1